ضرورت تبلیغات
در عصر تکنولوژی و عرضه کالا و خدمات داشتن مدیریت صحیح در امور بازاریابی و تبلیغات برای موفقیت در بین رقبای تجاری بسیار مهم است. تبلیغات محیطی از جمله عوامل موفقیت یک کالا و یا عرضه خدمات است که به واسطه تبلیغات میتوان آنها را به همگان معرفی کرد.
امروزه تبلیغات به یک صنعت و تکنیک تبدیل شده است و هر شرکت و یا سازمانی که بتواند در آن موفق تر عمل کند صاحب سهم بیشتری از بازار خواهد شد.امروزه تبلیغات محیطی شکل بین المللی به خود گرفته است و شرکتها بیش از گذشته به فکر عبور از مرز کشورهای خود و رسیدن به بازارهای جهانی هستند.
شیوههای صحیح حمل و نقل، رشد شرکتهای چند ملیتی،افزایش سطح درآمدهای شخصی و… باعث تشویق و تحرک تجارت در میان کشورها شده است.از آنجایی که شرکتها به دنبال بازارهای جدید هستند و محصولات خود را در مناطق وسیع از جهان به فروش میرسانند، لذا مجبورند تا کالاهای خود را در این مناطق تبلیغ کنند.
تبلیغات در روابط اجتماعی بین مردم نیز تاثیر بسزایی دارد در واقع تبلیغ نوعی ارتباط است ارتباطی همه جانبه که حتی میتواند در ساختار اجتماعی مردم نیز تاثیر گذاشته و از نظر فرهنگی موجب نزدیکی یا دوری آنها از یکدیگر شود.
ارزیابی اثربخشی تبلیغات
یکی از مسایل بسیار مهم در قلمرو تبلیغات، ارزیابی اثربخشی تبلیغات است به عبارت دیگر مشخص کردن اینکه تبلیغی که ما بودجه زیادی جهت آن صرف کردهایم تا چه حد ما را به اهدافی که تعیین کرده بودیم رسانده است. اندازه گیری و ارزیابی اثربخشی تبلیغات همانند یک بازخورد عمل میکند و به ما گوشزد میکند تبلیغات ما دارای چه ضعف ها و قوت هایی است.
با بررسی آثار تبلیغات و ارتباط آن با اهداف سازمان ها می توان تغییراتی در بودجه تبلیغات، شکل و محتوای پیام ها و نوع رسانهها و کانال های ارتباطی و حتی زمان و شرایط اجرای تبلیغ به عمل آورد، تا تبلیغات مفیدتر و موثرتر از گذشته صورت گیرد.
برای ارزیابی آثار تبلیغات لازم است به مجموعه ای از عوامل رفتاری، روان شناختی، ارتباطی و فروش توجه شود.
به دلیل ابهامها و نگرانی هایی که در مورد انواع روش ها و رویههای آزمایشی و اندازهگیری آثار تبلیغات وجود دارد. کارگزاران تبلیغاتی 21 کشور جهان، اصولی را به عنوان راهنمای ارزیابی تبلیغات پذیرفتهاند که متدلوژی و چگونگی ارزیابی ها را مشخص میسازد. اکنون آزمایش های متعددی برای ارزیابی آثار ارتباطی و فروش تبلیغات طراحی شده است، یک برنامه تبلیغاتی صحیح باید مرتباً آثار ارتباطی و نتایج فروش تبلیغات انجام شده را مورد ارزیابی قرار دهد.
نهادینه کردن فرهنگ تبلیغات
امروز ما به دلیل عدمشناخت و آگاهی در زمینه مقوله تبلیغات از سوی افکار عمومی، این واژه بار منفی بر خود گرفته است.سازمانها “تبلیغات” را معادل “هزینه” ارزیابی میکنند. حال آنکه تبلیغات چنانچه در مسیر واقعی خود وبر مبنای اصول علمی حرکت کند، به نوعی سرمایه گذاری تبدیل میشود.
اما چگونه میتوان فرهنگتبلیغات را نهادینه کرد؟
این موضوع نه تنها باید به عنوان طرح هایی بلند مدت و میان مدت برای سیاست گذارانمحسوب شود، بلکه کلیه دستگاههای فرهنگ ساز و مجریان آنها نیز باید استراتژیهای شفاف و روشنیبرای تبیین این مطلب داشته باشند.
از جمله موانعی که به راحتی قابل گذشت نیست و به صورت غیرمحسوس و نامرئی عمل میکند همان موانع غیر فرهنگی بر سر راه تبلیغات است. حتی واژههای بهکار گرفته شده در عرصه تبلیغات طی دهههای اخیر به گونهای است که دست اندرکاران اجرایی تبلیغاترا “سوادگر” و عمل آنان را “سوداگرانه” تعبیر کردهاند. این در حالی است که میدانیم صنعت تبلیغات یکصنعت استراتژیک در توسعه اقتصادی میباشد.
آیا این ترمزی بر سر راه تبلیغات نیست؟
در یک کلام برای نهادینه کردن فرهنگ تبلیغات باید به افکار عمومی تفهیم کنیم که دستاندرکاران عرصه تبلیغات جزیی از فرهنگ سازان این مرز و بوم هستند و از سوی دیگر از دست اندرکارانعرصه تبلیغات بخوایم که فرهنگ این عرصه را رعایت کنند و با رفتارهای حرفهای در جهت نهادینهکردن فرهنگ حرفهای خود کوشا باشند.
نتیجه گیری
مخاطب به دنبال رسانه ای است که بتواند نیازهای وی را در بخشهای مختلف اطلاع رسانی، سرگرمی، آموزش و… برآورده کند. مسلما چنین رسانه ای بیشترین تاثیر را در همه ابعاد در ذهن مخاطب بر جای میگذارد چون مخاطب خود این رسانه را برای رسیدن به اهدافی که مدنظر دارد انتخاب کرده و تمامی برنامهها، شعارها و تبلیغات این رسانه را به راحتی میپذیرد.
به عبارت دیگر اینکه چه نوع رسانه ای از دید مخاطب بیشتر ترغیب کننده بوده است، هر رسانه در بین کدام گروه مخاطب برد بیشتری داشته است، تبلیغات پخش شده از کدام رسانه برای مخاطب جذاب کننده بوده است و تبلیغات کدام رسانه محرک مخاطب در استفاده از خدمات یا نحصولات بوده و ماندگاری تبلیغات کدام رسانه بر ذهن مخاطب بیشتر بوده است سوالهای است که پاسخ آنها بر اساس نظریه استفاده و رضامندی داده خواهد شد.
اقناع فرایند پیچیده ای است که که از طریق آن متقاعد کننده سعی دارد تا با استفاده از ابزارهای مختلف مثل شعار تبلیغاتی، صدا، رنگ و تصویر مخاطب را متقاعد کند که محصول یا خدمتی که این سازمان ارائه میدهد منحصر به فرد است.
ضمن اینکه سازمان ها برای اثربخشی هر چه بیشتر تبلیغات خود در میان مخاطبان سعی کرده اند تا ویژگی های جذابیت، جالب بودن و محرک بودن را در پیام های تبلیغاتی خود رعایت کند. به منظور ایجاد تأثیر مثبت در مشتری، تبلیغات باید به شکل صحیح و منطقی طراحی و اجرا گردد.
برای اینکه تبلیغات بتواند اثر مثبتی در مخاطب داشته باشد باید در وهله اول بتواند توجه مشتریان هدف را به خود جلب نماید در مرحله بعد تبلیغات باید دارای جذابیت باشد تا علاقه مشتریان هدف را نسبت به تبلیغات برانگیزد. در سومین مرحله تبلیغات باید مشتریان هدف را ترغیب و تشویق به استفاده از محصول یا خدمت مربوطه نماید و نهایتا” در مرحله چهارم منجر به خرید محصول یا خدمات گردد.
نمونه طراحی لوگو
نمونه طراحی ست اداری
درخواست ثبت برند